دیگر پیمان

ساخت وبلاگ
" اگر در شهر راه را پیدا نکنیم ، شاید بسیار ملال آور و مضحک باشد ، که لازمه ی آن نابلدی است ، همین و بس ... اما گم کردن خود در شهر ، مثل زمانی که کسی خود را در جنگل گم کرده باشد به آموزش و دریافتی کاملا متفاوت نیاز هست ..." به اطرف خودم نگاه می کنم و در تردید هستم ؛ آیا راهم را در شهر گم کرده ام یا خودم را ؟؟؟ برای رسیدن به پاسخ با دقت و توجه بیشتری به افکار و اطراف خودم می نگرم . در ظاهر همه چیزش مثل قبل است ، اما احساس من نه !! هر سال در این روزهای خاص مراسمی برپا می شود که مردم از پیش خود را برای آن آماده می کنند ... پرسش های زیادی در ذهنم در حال پیشی گرفتن از هم هستند ... واقعیت چیست ؟ خرافات چیست ؟ جنگ های سراسر تاریخ به چه دلیل رخ داده است ؟ نتیجه هر کدام از سیتره های انسان با انسان های دیگر و با خودش چه بوده ؟ آیا قربانی کردن انسان مربوط به تاریخ گذشته ی بشریت است ؟ و اکنون رواج ندارد ؟! نه ... ما هنوز هم مشغول قربانی کردن انسان در برابر خدایان دروغین هستیم . جنگ بین گروه ها و کشورهای مختلف را شاهد هستیم ،جوانان مان را تشویق می کنیم تا از اعتقادات ما و خودشان دفاع کنند ... باورهایی که فقط به واسطه ی سال های قبل سینه به سینه و دست به دست به ما رسیده است ، همان باورهایی که پس از آموختن حروف الفبا و اولین واژه ها ، تعیین کننده ی اعتقادات کور ما در هم اکنون زندگی مان است . تاریخ بشریت پر است از جنگ هایی که بر سر هیچ به وجود آمده ، فقط از سر نا آگاهی، از سر خودخواهی و خودبینی انسان و از سر خود بزرگ بینی کسانی که گمان می کردند و گمان می کنند که برتر از دیگران هستند ، گویا تنها آن ها بودند و هستند که واقعیت را درک کرده و همه به غیر از آ دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 19 آبان 1401 ساعت: 20:23

تضاد بین خوب و بد یا زشت و زیباست . تضاد تنها بین راست و دروغ وجود دارد . همه ی آینه ها دروغ می گویند ،تعریف می کنند واقعیت را ، تنها در یک زمان آینه نمایش گو واقعیت هست که خواهم گفت. در شهر و کشور من همه ی مردم همان طور به حقوق دیگران احترام می گذارند که برای حقوق اجتماعی خودشان قائل بر احترام هستند . این جا ،همگی هنگام رانندگی حق تقدم را رعایت میکنیم ، هیچ کس ، از جمله خودمان را قضاوت نمی کنیم و اگر اشتباهی انجام دادیم ،به قاضی بزرگ ذهن مان اجازه نمی دهیم بیش از یک بار مجازات و تنبیه کند و چون با خودمان مهربان هستیم این مجازات بسیار اندک است . هر یک از ما در هر شغل و حرفه ای ، بهترین خدمات و کالا را تولید و در اختیار مصرف کننده می گذاریم. با مردم مهربان هستیم ، با حیوانات و طبیعت هم همین طور ، برای همین در آرامش به سر می بریم . دروغ نمی گوییم، تهمت نمی زنیم ، فحاشی نمی کنیم و می دانیم کل بشریت عضوی از این زمین زیباست ، بزرگ ترین و تاثیرگذارترین عضو ... اگر در حال رانندگی صدای هشدار مخصوص آمبولانس یا ماشین آتش نشانی را بشنویم، همگی در آن واحد یک تصمیم مشترک می گیریم و به ناگاه راه را برای عبور خودرو حامل بیمار و یا خودروهای آتش نشانی که برای نجات جان فرد یا افرادی در حرکت هستند کاملا باز می شود و این عمل ناخودآگاه لبخند رضایت بر لبان ما می نشاند احساس انسان بودن می کنیم . حرکت بسیار زیبایی که همه ی ما به آن باور داریم و عمل می کنیم این است که روزهایی مانند عاشورا و تاسوعا ،نهم و دهم محرم نزدیک بیمارستان از آلودگی صدا توسط وسایل صوتی با حجم گوش خراش اصوات دوری می کنیم . اگر ضمن به جا آوردن مراسم مذهبی ویژه ای این روزها با آمبولانسی که حا دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 83 تاريخ : پنجشنبه 19 آبان 1401 ساعت: 20:23

نه عید نزدیک بود، نه مهمانی داشتم و نه جشنی پیش روی. فقط یدفعه دلم خواست خونه رو مثل دسته گل تمیز کنم. فکر بکری بود، پس تصمیم گرفتم از نیروهای "خدماتی" کمک بگیرم. لازم نبود خیلی دنبال این افراد بگردم، داوطلب هایی بودن با شعار: "ما برای خدمت آماده ایم!" فکر کردم شعارشون که عالیه ، پس اعتماد کردم. یه نفر رو انتخاب کردم و به دلیل بزرگ بودن و کار زیاد خانه، ایشون هم چند نفر رو به صلاح دید خودش برگزید!!! روز موعود رسید ، مثل یه انسان باشخصیت واقعی به استقبال این نیروی کارآمد رفتم، (عجله دارم که بگم خیلی زود پشیمون شدم!) به هر حال این گروه وارد خانه ی زیبای من شدند و کار را به شیوه ی خودشون شروع کردند. کم کم متوجه شدم که جای من و آن ها عوض شده! آن ها دستور میدادن و من مجبور بودم به اوامرشون عمل کنم. ابتدا فکر می کردم: خب این هم میتونه یه روش باشه ، چه اشکالی داره؟ منظور من این بود که همه چیز در خانه ی من پاکسازی بشه تا جای بهتری برای زندگی باشه. پس دندون روی جگر گذاشتم و تحمل کردم. به دلیل بزرگ بودن خانه و وجود باغ و طبیعت زیبا و همه چیز تموم ، مجبور بودم مدتی با این افراد زندگی کنم. (راستی، برای این هم صبر ندارم که بگم :با احترام به تمام نیروهای خدماتی، این فقط یه مثاله) خب، در تمام مدت زندگی با کسانی که ادعا می کردند"برای آن ها خدمت باعث افتخاره"، متوجه شدم دارم تغییر می کنم، بدتر این که آن ها هم تغییر کردند ، تا جایی که خانه ، باغ ،طبیعت و کلا همه چیزم را گرفتند ، فقط شرافت، مهین پرستی و نوع دوستی را نتونستند بگیرند ، چون چیزی که در دل باشه گرفتنی نیست. خلاصه که شدن آقای خانه و من....!!!!؟؟؟؟ چه انتظاری دارید؟ خب منم مجبور بودم اطاعت کنم، ا دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 77 تاريخ : پنجشنبه 19 آبان 1401 ساعت: 20:23

در درون همه ما بخشی از جنس مخالف وجود دارد . يعني اگر مرد باشیم ، بخشی زنانه در وجودمان و برعکس انکار ناپذیر است . نمی خواهم یک بحث علمی ژنتیکی داشته باشم . این توضيح کوتاه فقط برای این بود که بگویم : قصد دارم از بخش جنس مخالفم کمک بگیرم و برای چند دقیقه و نوشتن این متن خودم را جای زنان ، یا حداقل یکی از زنان سرزمینم بگذارم و دنیا را از چشمان او ببینم ... تا امروز به دفعات شنیده ایم خبرهایی را که حاکی از کشته شدن ( به قتل رسیدن ) زنی به دست همسرش بوده ایم . خوشبختانه این رفتار ضد فرهنگی ، اجتماعی الگوی جامعه نشده ، حتی اگر آن مرد ! یکی از افراد سرشناس کشورمان باشد . پرسشی برایم پیش می آيد : آيا قانون این حق را به او می دهد که چنین عمس العملی در برابر تهدید و یا خشونت همسر خود داشته باشد ? خلقت مرد این اجازه را صادر می کند? جامعه ? مردسالاری ? چه اتفاقی می افتد که نمی توانیم مشکلاتمان را با مذاکره و گفت و گو حل کنیم ? اگر این نوع نزاع ها را یک دوئل زناشویی در نظر بگیریم ، مگر قانون بازی ! این نیست که هر دو طرف باید مسلح باشد و ... کافی است فکر کنید چه دنیایی داشتیم اگر هر کسی ( مردی ) صرفأ برای ترساندن همسرش به روی او اسلحه می کشید ، بدون توجه به مسلح بودن آن ... پاسخ پرسش مرا شما بگویید لطفا : استفاده از بالش هنگام تيراندازي به این دلیل است که صدمه کمتری برساند !?...خشمگین شدن یکی از عکس العمل های طبیعی ، انسان هاست . اگر نتوانیم کنترل یا مدیریتش کنیم احتمال این که روزی با دست های خودمان ، کاری کنیم که نه قابل جبران است و نه پشیمانی سودی خواهد داشت بسیار زیاد است . در پایان از خودم و شما می خواهم که به این جمله فکر کنیم ، خوشحال می شوم دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 57 تاريخ : دوشنبه 23 خرداد 1401 ساعت: 11:12

نوزدهم اسفند ماه ۱۳۹۹ کمتر از ۱۰ روز دیگر این سال و به دنبال آن قرنی تمام می شود . یادم هست در روزهای پایانی سال ۱۹۹۹ میلادی ، تقریبا همه جهان چشم انتظار بودند تا ببینند با شروع سال ۲۰۰۰ چه اتفاقات خوب و بدی رخ خواهد داد ؟! هیجان، شوق و ترس به همراه داشت . گویا هر چند سال یکبار به انسان یادآوری می شود که امکان تغییر همه چیز بسیار زیاد است ، آماده باشید ... شاید تغییری که با رسیدن سال ۲۰۰۰ در انتظارش بودیم ، سال پیش غافلگیرمان کرد . طبیعت به ریش مان خندید و گفت : هرگز تصور نکن دیروز و امروز برای من یکسان است ، چشم های تو قادر به دیدن تفاوت های امروز و فردا نیست ... چشم های سر را می بندم و به دستانم نگاه می کنم ، با چشم دل ، ذهن پویا می بینم که دست هایم در حال جوانه زدن هستند ؛ بلافاصله به یاد شازده کوچولو می افتم ، گل سرخی روی زمین به شازده کوچولو گفت : باد آدم ها را با خودش به این طرف و آن طرف می برد ، چون ریشه ندارند ، به درد سر می افتند !!" گل گفتی گل زیبا گاهی اوقات دلم'>دلم می خواهد دیدگاه مورچه را نسبت به انسان ها بدانم . گمان کنم شباهت هایی با هم داریم ، بله ما و مورچه ها ! کافی است از ارتفاعی کمی بیشتر به خودمان نگاه کنیم آیا کلونی مورچه های کارگر نیستیم ؟ به خصوص این روزهای پایانی سال ! دلم نوروز می خواهد ، نشانه هایش را دنبال می کنم تا شاید بتوانم بیابم اش ، نوروز را با جوانه های شمشاد ، شکوفه های گیلاس و عطر بهارنارنج کافی نیست . حتی جوانه های سبز دستانم نیز کفایت نمی کند ، باید ریشه را یافت . جست و جویم توجه مرا به سبزه شادابی جلب می کند که چند روز دیگر قرار است بر سر سفره هفت سین طنازی کند . چند سالی هست که یاد گرفته ام به جای عدس دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 66 تاريخ : دوشنبه 23 خرداد 1401 ساعت: 11:12

مدتی از آخرين دست نوشته هایم گذشته ، در این مدت نه چندان کوتاه مانند همه هم میهنان عزیزم شاهد اتفاقات خوب و بد بسیاری بوده ام هنوز و هم چنان شاهد ابروهای گره خورده و عدم نشاط و شادابی در بین مردم شهر دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 95 تاريخ : پنجشنبه 11 مهر 1398 ساعت: 7:31

در درون همه ما بخشی از جنس مخالف وجود دارد . يعني اگر مرد باشیم ، بخشی زنانه در وجودمان و برعکس انکار ناپذیر است . نمی خواهم یک بحث علمی ژنتیکی داشته باشم . این توضيح کوتاه فقط برای این بود که بگویم دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 108 تاريخ : پنجشنبه 11 مهر 1398 ساعت: 7:31

فقرا از واژه هایی چون هم سفره شدن ، بر سر سفره نشستن ، سفره شام و سفره نهار استفاده می کنند و همین که وزن جیب طبقه ای اجتماعی یا سیاسی سنگین تر از آن شد که پس از نشستن بر روی زمین و از کنار سفره دیگر دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 101 تاريخ : يکشنبه 30 دی 1397 ساعت: 11:34

دوستان و عزیزان من ، خوانندگان این مطالب که همیشه پی گیر نوشته هایم بوده اند می پرسیدند که چرا به زلزله اخیر و پیامدهای انسانی ، اجتماعی و فرهنگی آن نپرداختم . دلیل این امر ، کم اهمیت دانستن این موضو دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 108 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 4:35

در همه جوامع " خشونت " پدیده ای نا مطلوب شمرده می شود . این پدیده نامطلوب پیامدهای غیر انسانی و غیر اخلاقی را نیز به دنبال دارد ، پیامدهایی که ماندگاری و تاثیرگذاری ماندگارش رشد و توسعه جامعه را متوق دیگر پیمان...ادامه مطلب
ما را در سایت دیگر پیمان دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 8digarpeymane بازدید : 103 تاريخ : شنبه 22 دی 1397 ساعت: 4:35